
يونس به بيابان رسيد يا نرسيد؟ ما در حالي كه ناخوش بود، او را به بيابان رسانديم (سوره 37 آيه 145)؛ اگر نعمت پروردگارش نبود، در حين بد حالي به صحرايي بي آب و گياه ميافتاد (سوره 68، آيه 49).
آيه 145 از سوره 37 (صافات): «فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقيمٌ؛ ما او را در سرزميني خشک و خالي از درخت و گياه افکنديم در حالي که بيمار بود.»
آيه 49 از سوره 68 (قلم): «لو لا أن تدارکه نعمة من ربه لنبذ بالعراء و هو مذموم؛ و اگر رحمت خدا به ياري اش نيامده بود به سرزميني خشک افکنده مي شد در حالي که سزاوار مذمت و سرزنش بود.»
اين دو آيه با يکديگر منافاتي ندارند زيرا آيه 145 صافات مي فرمايد: «ما يونس را در سرزميني خشک و بدون درخت و گياه افکنديم». اين مربوط به زماني است که حضرت يونس(ع) به درگاه الهي در شکم ماهي توبه کرده بود و خداوند توبه او را پذيرفته بود و مشمول رحمت الهي قرار گرفته بود و هرگز شايسته مذمت نبود.
ولي آيه 49 از سوره قلم در مقام يادآوري نعمت خداوند بر حضرت يونس و پذيرش توبه او است و بيان مي کند که اگر نعمت پروردگار که همان توفيق توبه و مشمول رحمت الهي قرار گرفتن، نبود به سرزميني خشک و بي آب و علف انداخته ميشود در حالي که در خور سرزنش و مذمت بود. يعني به دليل توبه او و پذيرش توبه او چنين اتفاقي نيتفاد. منظور اين است كه آن اتفاق در صورت توبه نکردن و يا پذيرفته نشدن توبه او افتادن به زميني خشک و استحقاق مذمت و سرزنش را داشتن بود که چون توبه کرد و توبه اش پذيرفته شد، به سرزميني خشک افکنده شد ولي آن استحقاق مذمت و سرزنش به دليل مشمول رحمت الهي، گريبانگير او نشد. پس محور اصلي استحقاق مذمت و سرزنش داشتن است نه افتادن به سرزمين خشک.(ر.ک: تفسير نمونه، ج 19، ص 158، ذيل آيه 145 صافات)
به نقل از اداره پاسخگويي آستان قدس رضوي